باران عشقمباران عشقم، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 2 روز سن داره

باران عشق

عشق مامان نه ماه و نه روزه شده ...

1392/9/28 14:00
381 بازدید
اشتراک گذاری

عزیز دلم نه ماه توی دل مامانی بودی حالا این روزهای قشنگ پشت سر هم میگذرن و الان تو یه دخمل کوچولوی نه ماه و نه روزه هستی داری توی پارکت صداهای عجیب و غریب در میاری،‌خیارت رو گاز میزنی گاهی مامانی رو صدا میزنی که بیام پیشت آخه همش نگرانی که تنها نمونی ... من هم مرتب باهات حرف میزنم، گاهی هم خودت با خودت حرف میزنی... خیلی خوبه که گاهی میتونی برای خودت توی پارک بشینی و بازی کنی،‌البته کلا دوست داری که به مامان محکم بچسبی،‌هر جا مامان میره تو هم تندی میای دنبالش اگرم نتونی سریع جیغ و داد میکنی که بیا من رو ببر یا با صدات بهم میگی مامان کجایی چرا من تنها موندم منم که قلبم برای تو میزنه زودی خودم رو بهت میرسونم آخه مامان جونم مجبورم بعضی کارها رو انجام بدم ولی بازم به خاطر تو خیلی وقتها کارها رو به تعویق میندازم تا یکی بیاد پیشت و خوشگلم تنها نمونه و غصه بخوره ... دختر نازم دیشب از مامان بزرگش یک عروسک بزرگ گرفته که هم مو داره هم چشماش باز و بسته میشه... مثل نی نی بهش نگاه میکنی و باهاش سر و کله میزنی گاهی هم که تبلیغ های تلویزیون شروع میشه نی نی رو ول میکنی و خیره میشی به اون تبلیغ های رنگ و وارنگ بر عکس مامان که اصلا اصلا تبلیغ دوست نداره شما جدیدا خیلی دوست داری و هر بار نگاه میکنی... الان برات سیب زمینی خوشمزه گذاشتم فر که تنوری بشه و بدم بخوری عزیزم آخه بیشتر غذاهات رو دوست نداری ولی یک بار برات این غذا رو گذاشتم خیلی دوست داشتی و خوردی، خدا کنه که الان هم بخوری و بیشتر از اون امیدوارم وقتی بزرگ شدی سلیقه غذاییت درست بشه و بتونی از همه غذاهای خوشمزه لذت ببری الان که همین که یک قاشق از یک غذا رو میخوری اگه خوشت نیاد دیگه اصلا اصلا نمیخوری و این گاهی مامان رو خل و دیوانه میکنهاوه

آفرین دختر قشنگم... هر وقت اینجوری برای خودت بازی میکنی مامان و بابا کلی خوشحال میشن

چند دقیقه پیش گذاشتمت زمین کنار خودم سریع رفتی پشت مبل یه جای تنگ که همین یک ساعت پیش بابا دکور اون قسمت رو عوض کرده بود و مامان هنوز دستمال نکشیده... خلاصه دستات شدن سیـــــــــــــاه!!! و تازه توی دهنت هم میذاشتی دیگه به سرعت برق و باد دستمال آوردم تمیز کردم،‌ولی هر چی تمیز میکنم شما میری یه جای کثیف رو کشف میکنی...!!! دستت درد نکنه اینجوری مامان همه جا رو تمیز میکنه دیگه ...

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (1)

الهه
26 آذر 92 3:13
کپل مپلی عسل مسلی عزیز جیگری نه ماه و نه روزگیت مبارک! الهی حسابی به مامانش در یافتن جاهای کثیف کمک میکنه ها! غذاهای خوشمزه مامانی رو هم بی چون و چرا بخور مامان رو اذیت نکن حاله جون! [مرسی خاله جون بله بله تازه دیگه الان که آبرو هم میبره جایی چیز اضافه پیدا کنه میگه: اخ اخ این یکی رو خاله نمیشه باید حتماً تا آسمون ببرم و برگردونم، درسته زحمت کشیده ولی مگه الکیه من همین جوری نمیشه چیزی بخورم ]
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باران عشق می باشد