باران عشقمباران عشقم، تا این لحظه: 11 سال و 6 ماه و 8 روز سن داره

باران عشق

قشنگ ترین کارهای تو این روزها

1392/5/28 17:05
526 بازدید
اشتراک گذاری
گل خانمی این روزها حسابی کارهای قشنگ قشنگ میکنی و اساسی دل مامان و بابا رو غش و ضعف میدی خیلی حس شیرینی داره آدم میبینه همون نی نی فسقلی که تا همین چندی قبل نمیتونست ۵۰ سانت بیاد جلو یا وقتی خیز بر میداشت دستاش زیرش گیر میکرد الان دیگه هم کامل و به راحتی خیز که هیچی نصف خونه رو چهار دست و پا طی میکنه... و قشنگ تر از اون اینه که روی دو تا پای کوچولوت وایمیستی و با توسل به مبل و میز و در و دیوار برای خودت راه میری، البته بازم به اینجا ختم نمیشه انقدر شما عجله داری که هر مانعی رو هم میخوای رد کنی و خلاصه اگه پله ای چیزی ببینی متوقف نمیشی و به هر مدلی سعی میکنی رد بشی!!! امروز که دیگه رسماً پاتو بلند کردی گذاشتی لبه تخت که بتونی سشوار رو برداری و من و بابایی متعجب بهم نگاه میکردیم برای همین تلاش های بی دریغ شما بنده هم سعی میکنم همیشه و همه جا به دنبالت باشم که خدای نکرده یه وقت نیوفتی... آره خوشگلم از وقتی پله حموم دستشویی رو تونستی رد کنی دیگه به خودت مطمئن شدی و صبر و قرار نداری که دیگر بلندی های پیرامونت رو هم فتح کنی!!! ما هم این وسط داریم از لحظه لحظه این تلاش ها لذت میبریم... کار خیلی با مزه و قشنگ دیگه در رفتن شماست!!! مثلا بهت میگم باران بیا سیبت رو بده به من، زودی پشتت قایم میکنی و قرار میکنی!!! چند شب پیش که برای اولین بار این بازی رو کردیم لبه تختت وایستاده بودی و منتظر میموندی که من یه دفعه ای از بیرون اتاق بدوم بیام سراغت تو هم با جیغ و خنده فرار میکردی گوشه تخت، خدایی به هر جفتمون خیلی خوش گذشت... خداروشکر دیگه تقلید صداها و تکرار کلمات هم که درست حسابی ما رو سورپرایز و خوشحال میکنه خیلی بامزه است که خیلی خودجوش یه دفعه تصمیم گرفتی هر کی هر چی میگه تکرار کنی و اون لبای قشنگت رو تکون تکون بدی وای که خیلی دوست دارم دست دستی و استقلال غذا خوردنت رو هم که برات توی پستای قبلی گفتم ، چند روز پیش اینطوری فهمیدم دوست داری خودت غذات رو بخوری که یه خورده سرلاک ریخت روی میز غذا و من دیدم سرت رو آوردی پایین و شروع کردی به زبون زدن به میز حالا چند دقیقه قبلش من داشتم خودم رو میکشتم یه قاشق ناقابل از این رو با قاشق بذارم دهنت که نخوردی و نخوردی!!! بعد با دست و زبون خودت میخواستی بخوری دیگه منم برات میریزم روی میز خودت لذتش رو ببری !!! انشاءالله که خدای مهربون همه شما نی نی های پر تلاش رو حفظ کنه و همیشه مواظبتون باشه ...
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

عمه
28 مرداد 92 19:59
آفرين باران خانم خوشگل[مرسی عمه جون مهربونم]

مامان شاهزاده کوچولو
29 مرداد 92 2:22
مرضیه خانمی سلام
خسته نباشی مامان خانم معلومه که باران جون زیاد برات اوقات فراغت نمیذاره که انقد کم مطلب مینویسی! دختر منم الان تو 8 ماهگیه و اسمش الناست اونم خیلی نازه مثل دخترت و دو روزه دس دسی میکنه! منکه تازه رسیدم به مطلب تولد النا اصلا وقتی برام نمیذاره وروجکم صبح ساعت 4 میخوابه!! موفق باشی و بیشتر بنویس


niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باران عشق می باشد