باران عشقمباران عشقم، تا این لحظه: 11 سال و 5 ماه و 30 روز سن داره

باران عشق

بهار بارانی

1393/1/26 4:34
307 بازدید
اشتراک گذاری

یک سال نو آغاز شد دومین نوروزی که در آغوش باران بهار رو حس کردیم سال قبل دختری چهار ماه و نیمه داشتم که درست مثل عروسک بود، خیلی ظریف لباس پوشوندم و لعاب برنج رو ذره ذره دهنش گذاشتم و در آغوشم گرفتم که پای سفره هفت سین عکس سه تایی بندازیم و بعدش راه بیفتیم سمت خونه باباجونم و با رادیوی ماشین لحظه تحویل سال رو به هم تبریک گفتیم و دست به سوی خدای مهربونم برداشتم ... الان که فکر میکنم میبینم اون موقع بارانم تپلی، اخمو، کم مو و کوچولو بود یعنی توی بغلم انگار یه عروسک تپلی داشتم برای خودش سر و صدا در میاورد و گاهی ماما ماما میگفت و موقع بازی قهقه سر میداد و با عمق چشماش به آدم میخندید ولی حتی قادر نبود به تنهایی قل بخوره، بشینه یا دست بزنه امسال یه دخمل پرانرژی و بازیگوش یا به قول خودش شیطون بلا دارم که یکسال و چهار و نیم ماهش شده بودو همینطور توی خونه راه میرفت و دوست داشت سفره هفت سین رو کلا آنالیز کنه و از صبح روز بیست و نهم که شبکه های ماهواره ای آهنگ های شاد پخش میکردن ذوق میکرد و میگفت دوباره، دوباره بزار... باران دوست داره!!! بعد میرفت بالای سرسره اش مینشست و از همون جا نانای میکرد من هم که تغییرات و پیشرفت های این یکسال برام خودنمایی میکرد مرتب اشک شوق و شکرگزاری میریختم و نمیتونستم به احساسات خودم مسلط بشم من با تمام فراموشکاریم فراموش نکردم که چقدر دوست داشتم دخترکم بتونه دو سانت خودش رو حرکت بده، یک کلمه حرف بزنه هیچ وقت هم نتونستم احساساتم رو ازش مخفی کنم و هر بار دید که چشم هام خیس اشک شدند برای قدمی که برداشت، واژه ای که یاد گرفت و کار جدیدی که یاد گرفت

 

"این پست حرف زیاد داره دوباره میام..."

پسندها (1)

نظرات (3)

الهه
28 فروردین 93 1:46
آخ که مامان مرضی جون بازم زدی به خال دل ما و حرفاتون انگار عینا از دل من هم بر میاد. خیلی خیلی خوب درکتون میکنم. خدا این بمب انرژی را براتون نگه داره انشالله ممنون عزیــــــــزم... بله نازنین بنده هم شدیدا حس همدلی دارم با شمای دوست و هروقت نوشته هات رو میخونم این حس شدت پیدا میکنه جالبه که دکتر باران هم بهش میگه بمب انرژی منم برای تندرستی و شادی شما و شاهزاده زیباتون خیلی دعا میکنم
خاله
9 اردیبهشت 93 23:36
سلام مامانی دختریم 13 ماهه شده بدو بیا براش یه یادگاری بذار.....................
مامان مریم
2 خرداد 93 10:03
انشاله هر سالتون در کنار هم و پر از موفقیتهای تازه باشه پر از پیشرفت..والبته پر از این اشک های از سر ذوق... مرضیه ی عزیزم میبوسمت و برات بهترینها رو میخوام در هر روز و هر لحظه ی عمرت... [یک دنیا سپـــــــــــــــــــاس عزیز نازنینم، من هم شما رو میبوسمت و دعا میکنم هر چی آرزوی خوبه برای تو باشد ]
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به باران عشق می باشد